آینده درخشان با درس خواندن میسر است یا با کسب مهارت یا با تعیین مسیر درست؟!!!!

همه ­ی کسانی که تحصیل را تا مرحله ­ی دیپلم ادامه داده­ اند متوجه این امر هستند که قبول شدن در کنکور، آن هم در دانشگاه­ های سراسری حتی در شهرهای دور افتاده کار راحتی نیست و از آنجایی که مقصد همه ­ی ما رسیدن به رشته و دانشگاه خوب است بسیاری از افراد در مسیر تحصیل از آینده‌‌‌ی خود جا می­مانند، از این سو بسیاری از افراد به خصوص پسرها، تحصیل در رشته­ های فنی و حرفه­ای را ترجیح می­دهند.

آموزش در رشته ­های فنی و حرفه ­ای به معنای یادگیری مهارت است، نه درس و کتاب خواندن. سالانه تعداد زیادی از داوطلبان کنکور بر پایه‌ی شناختی که از خود دارند، یا برحسب علاقه­ ی فردی و یا بسیاری دلایل دیگر به رشته­ های دشوارتر با مدت زمان تحصیل بیشتر روی می­آورند. همه­ ی این افراد می­توانند آینده­ای درخشان داشته باشند، پس تفاوت میان افراد موفق و ناموفق در آینده­ ی شغلی چیست؟

با چند مثال ساده این تفاوت را می­توان توضیح داد:

فرض کنید داوطلب کنکور ریاضی هستید و به فرض در دانشگاه علم و صنعت رشته­ ی کامپیوتر می­خوانید. در کنار شما داوطلبی می­نشیند که رشته­ ی تحصیلی دبیرستانِ او، فنی و حرفه­ای بوده است. او در بسیاری از دروس اصلی از شما قوی­ تر خواهد بود و اگر خوب درس نخوانید نمرات بهتری از شما دریافت خواهد کرد با وجود اینکه شما 3 سال مسائل سخت ریاضی را حل کردید اما او از ابتدا در حال یادگیری کامپیوتر بوده است.

حال فرض کنید همین رشته را در یک دانشگاه سطح پایین­ تر مثل غیر­انتفاعی می­خوانید، کلاس­ ها یک خط در میان برگزار می­شود، اساتیدِ شما جزء اساتید برتر کشور نیستند، هر ترم یک استاد جدید می­آید و مطالب را به شیوه­ای متفاوت می­گوید و شما را سردرگم می­کند. در نهایت شما و هم کلاسیِ فنی و حرفه­ای‌­تان از این دانشگاه فارغ­ التحصیل می­شوید، هر دوی شما وضعیت علمی خوبی از آنچه در بازار کار باید انجام دهید ندارید، زیرا اساتید خوبی نداشته­ اید و کلاس عملی کافی در راستای آمادگی برای ورود به بازار کار نداشته­ اید و در اصل آموخته­ های تئوری خود را به مرحله­ ی عمل نرسانده ­اید.

در اینجا باز هم وضعیت هم­کلاسی‌تان از شما بهتر است، زیرا او در دوران مدرسه کارگاه­ های عملی بسیاری داشته است و بخشی از مهارت­ ها را نه به صورت تئوریِ دانشگاه، بلکه به صورت کاملا عملی در مدرسه آموخته است.

یک مثال دیگر برایتان می­زنیم:

فرض کنید داوطلب کنکور تجربی هستید و می­خواهید پزشکی بخوانید. در ابتدا شاید مجبور شوید برای رسیدن به این رشته 2 سال برای کنکور درس بخوانید در حالی که دوست شما که داوطلب کنکور ریاضی بوده است همان سال اول با رتبه­ی 6000 یک رشته ی خوبِ مهندسی در یک دانشگاه سراسری کشور قبول خواهد شد، اما شما با همین رتبه پشت کنکور می­مانید.

پس از ورود به دانشگاه باید 7 سال برای دوره­ی عمومی درس بخوانید و همگی می­دانیم که داوطلب تجربی برای پزشک عمومی شدن این همه راه را نیامده است پس دوباره باید کنکور تخصص دهید این در حال است که دوست رشته­ ی ریاضی شما بعد از همین 7 سال فوق لیسانس گرفته است و وارد بازار کار نیز شده است.

حال فکر کنید در یک رشته­ی مهندسی مثلا مکانیک تحصیل کرده­اید و به دنبال شغل مناسب هستید. تمامی مشاغلی که برای شما موجود هستند فقط در زمینه­ی رشته­ ی تخصصی شما خواهند بود، حالا تصور کنید که در کنار تحصیل در رشته­ی مکانیک در کلاس­های مهارت آموزی معتبری شرکت کرده­اید و در طی 4 سالِ تحصیل‌تان، مهارت­هایی از قبیل کار با کامپیوتر، ICDL، Office، طراحی وب سایت، نرم افزار­های کاربردی رشته خودتان و رشته ­های مرتبط، طراحی و پیاده­سازی تاسیسات، اصول و پایه فنی برق و چندین مهارت دیگر را آموخته ­اید. در زمان اتمام دوره­ی کارشناسی تفاوت شما در این وضعیت با حالت اول در این است که بازار کار گسترده­تری خواهید داشت، توانایی­ های بیشتری خواهید داشت و با انجام چند کار در یک مجموعه می­توانید درآمد بالاتری نسبت به هم رشته­ های خود کسب کنید.

این بار فرض کنید سال دهم متوسطه هستید و می­خواهید مسیر آینده­تان را انتخاب کنید، راه­های پیش روی شما یکی تحصیل در رشته­ های نظری و دیگری تحصیل در رشته­ های فنی و حرفه­ای است. در هر یک از این رشته­ ها شما سلسله­ ای از مطالب تئوری را می­خوانید که در دانشگاه و شغل آینده ­تان به کارتان خواهند آمد، این مطالب مانند حل مسائل فیزیک، حفظ کردن لغات زبان و …. هستند. در میان این مطالب مواردی وجود دارد که در زندگی روزمره شما و شاید حتی در شغل­تان به کار نیایند با وجود اینکه شما مدت زمان زیادی صرف یادگیری آن­ها کرده­اید، در مقابل مطالبی وجود دارند که شما در زندگی روزمره­ی خود قطعا نیاز خواهید داشت، مانند کار با کامپیوتر، تعمیر یک دو شاخه­ی وسیله­ی برقی، دوختن یک زیپ به شلوار و …

تعجب نکنید!!! این کارها مهارت­های زندگی عادی هستند که بسیار ساده­تر از حل مسائل انتگرال است و ما در دوره­ی آموزشمان هرگز آن­ها را به عنوان درسی مهم و اصلی آموزش نخواهیم دید.

این قبیل کارها مهارت هستند، مواردی که باعث کاربردی بودن یک فرد می­شوند، مواردی که در رزومه­ی کاری هر فرد برای استخدام شدن در یک مجموعه­ی معتبر با حقوق مناسب نیازمند جایگاهی بالا هستند.

حتی می­توان گفت با یک نگاه ساده به مبالغ موسسات معتبر در زمینه ­ی آموزش مهارت­ها می بینیم که هزینه­ ی یادگیری مهارت­ها ممکن است به مراتب بیشتر از کل دوران تحصیل شما شود، اما این مهم خود به تنهایی نشان دهنده­ ی اهمیت یادگیریِ مهارت­ها و تاثیر آن در آینده­ای درخشان است.

با این توضیحات حالا می­دانید که حتی اگر شاگرد اول رشته­ی معماری در دانشگاه باشید اما نصب نرم افزار Autocad روی سیستم عامل مورد استفاده ­تان را بلد نباشید یا حتی نتوانید تشخیص دهید سیستم عامل شما چیست تا نسخه­ ی مناسب با آن را نصب کنید، در هیچ یک از مراکز خصوصی و دولتی جایگاهی خوب و حقوقی مناسب نخواهید داشت. در نهایت باید گفت در دنیای امروز، اگر اطلاعات شما از همه­ی مردم دنیا بیشتر باشد اما مهارت­های لازم برای به کارگیری این اطلاعات را نداشته باشید به موفقیت نخواهید رسید.