همه ی کسانی که تحصیل را تا مرحله ی دیپلم ادامه داده اند متوجه این امر هستند که قبول شدن در کنکور، آن هم در دانشگاه های سراسری حتی در شهرهای دور افتاده کار راحتی نیست و از آنجایی که مقصد همه ی ما رسیدن به رشته و دانشگاه خوب است بسیاری از افراد در مسیر تحصیل از آیندهی خود جا میمانند، از این سو بسیاری از افراد به خصوص پسرها، تحصیل در رشته های فنی و حرفهای را ترجیح میدهند.
آموزش در رشته های فنی و حرفه ای به معنای یادگیری مهارت است، نه درس و کتاب خواندن. سالانه تعداد زیادی از داوطلبان کنکور بر پایهی شناختی که از خود دارند، یا برحسب علاقه ی فردی و یا بسیاری دلایل دیگر به رشته های دشوارتر با مدت زمان تحصیل بیشتر روی میآورند. همه ی این افراد میتوانند آیندهای درخشان داشته باشند، پس تفاوت میان افراد موفق و ناموفق در آینده ی شغلی چیست؟
با چند مثال ساده این تفاوت را میتوان توضیح داد:
فرض کنید داوطلب کنکور ریاضی هستید و به فرض در دانشگاه علم و صنعت رشته ی کامپیوتر میخوانید. در کنار شما داوطلبی مینشیند که رشته ی تحصیلی دبیرستانِ او، فنی و حرفهای بوده است. او در بسیاری از دروس اصلی از شما قوی تر خواهد بود و اگر خوب درس نخوانید نمرات بهتری از شما دریافت خواهد کرد با وجود اینکه شما 3 سال مسائل سخت ریاضی را حل کردید اما او از ابتدا در حال یادگیری کامپیوتر بوده است.
حال فرض کنید همین رشته را در یک دانشگاه سطح پایین تر مثل غیرانتفاعی میخوانید، کلاس ها یک خط در میان برگزار میشود، اساتیدِ شما جزء اساتید برتر کشور نیستند، هر ترم یک استاد جدید میآید و مطالب را به شیوهای متفاوت میگوید و شما را سردرگم میکند. در نهایت شما و هم کلاسیِ فنی و حرفهایتان از این دانشگاه فارغ التحصیل میشوید، هر دوی شما وضعیت علمی خوبی از آنچه در بازار کار باید انجام دهید ندارید، زیرا اساتید خوبی نداشته اید و کلاس عملی کافی در راستای آمادگی برای ورود به بازار کار نداشته اید و در اصل آموخته های تئوری خود را به مرحله ی عمل نرسانده اید.
در اینجا باز هم وضعیت همکلاسیتان از شما بهتر است، زیرا او در دوران مدرسه کارگاه های عملی بسیاری داشته است و بخشی از مهارت ها را نه به صورت تئوریِ دانشگاه، بلکه به صورت کاملا عملی در مدرسه آموخته است.
یک مثال دیگر برایتان میزنیم:
فرض کنید داوطلب کنکور تجربی هستید و میخواهید پزشکی بخوانید. در ابتدا شاید مجبور شوید برای رسیدن به این رشته 2 سال برای کنکور درس بخوانید در حالی که دوست شما که داوطلب کنکور ریاضی بوده است همان سال اول با رتبهی 6000 یک رشته ی خوبِ مهندسی در یک دانشگاه سراسری کشور قبول خواهد شد، اما شما با همین رتبه پشت کنکور میمانید.
پس از ورود به دانشگاه باید 7 سال برای دورهی عمومی درس بخوانید و همگی میدانیم که داوطلب تجربی برای پزشک عمومی شدن این همه راه را نیامده است پس دوباره باید کنکور تخصص دهید این در حال است که دوست رشته ی ریاضی شما بعد از همین 7 سال فوق لیسانس گرفته است و وارد بازار کار نیز شده است.
حال فکر کنید در یک رشتهی مهندسی مثلا مکانیک تحصیل کردهاید و به دنبال شغل مناسب هستید. تمامی مشاغلی که برای شما موجود هستند فقط در زمینهی رشته ی تخصصی شما خواهند بود، حالا تصور کنید که در کنار تحصیل در رشتهی مکانیک در کلاسهای مهارت آموزی معتبری شرکت کردهاید و در طی 4 سالِ تحصیلتان، مهارتهایی از قبیل کار با کامپیوتر، ICDL، Office، طراحی وب سایت، نرم افزارهای کاربردی رشته خودتان و رشته های مرتبط، طراحی و پیادهسازی تاسیسات، اصول و پایه فنی برق و چندین مهارت دیگر را آموخته اید. در زمان اتمام دورهی کارشناسی تفاوت شما در این وضعیت با حالت اول در این است که بازار کار گستردهتری خواهید داشت، توانایی های بیشتری خواهید داشت و با انجام چند کار در یک مجموعه میتوانید درآمد بالاتری نسبت به هم رشته های خود کسب کنید.
این بار فرض کنید سال دهم متوسطه هستید و میخواهید مسیر آیندهتان را انتخاب کنید، راههای پیش روی شما یکی تحصیل در رشته های نظری و دیگری تحصیل در رشته های فنی و حرفهای است. در هر یک از این رشته ها شما سلسله ای از مطالب تئوری را میخوانید که در دانشگاه و شغل آینده تان به کارتان خواهند آمد، این مطالب مانند حل مسائل فیزیک، حفظ کردن لغات زبان و …. هستند. در میان این مطالب مواردی وجود دارد که در زندگی روزمره شما و شاید حتی در شغلتان به کار نیایند با وجود اینکه شما مدت زمان زیادی صرف یادگیری آنها کردهاید، در مقابل مطالبی وجود دارند که شما در زندگی روزمرهی خود قطعا نیاز خواهید داشت، مانند کار با کامپیوتر، تعمیر یک دو شاخهی وسیلهی برقی، دوختن یک زیپ به شلوار و …
تعجب نکنید!!! این کارها مهارتهای زندگی عادی هستند که بسیار سادهتر از حل مسائل انتگرال است و ما در دورهی آموزشمان هرگز آنها را به عنوان درسی مهم و اصلی آموزش نخواهیم دید.
این قبیل کارها مهارت هستند، مواردی که باعث کاربردی بودن یک فرد میشوند، مواردی که در رزومهی کاری هر فرد برای استخدام شدن در یک مجموعهی معتبر با حقوق مناسب نیازمند جایگاهی بالا هستند.
حتی میتوان گفت با یک نگاه ساده به مبالغ موسسات معتبر در زمینه ی آموزش مهارتها می بینیم که هزینه ی یادگیری مهارتها ممکن است به مراتب بیشتر از کل دوران تحصیل شما شود، اما این مهم خود به تنهایی نشان دهنده ی اهمیت یادگیریِ مهارتها و تاثیر آن در آیندهای درخشان است.
با این توضیحات حالا میدانید که حتی اگر شاگرد اول رشتهی معماری در دانشگاه باشید اما نصب نرم افزار Autocad روی سیستم عامل مورد استفاده تان را بلد نباشید یا حتی نتوانید تشخیص دهید سیستم عامل شما چیست تا نسخه ی مناسب با آن را نصب کنید، در هیچ یک از مراکز خصوصی و دولتی جایگاهی خوب و حقوقی مناسب نخواهید داشت. در نهایت باید گفت در دنیای امروز، اگر اطلاعات شما از همهی مردم دنیا بیشتر باشد اما مهارتهای لازم برای به کارگیری این اطلاعات را نداشته باشید به موفقیت نخواهید رسید.