همهي ما ميدانيم كه تعطيل شدن مدرسه براي دانشآموزان بسيار خوشحالكننده است. اما به راستي چه چيز باعث ميشود كه داشآموزان تا اين حد از تعطيلي لذت ببرند؟ چرا بايد چنين باشد؟ چرا دانشآموزان ما (بهخصوص در سن كودكي) از مدرسه به اندازهي كافي لذت نميبرند، اما از ماندن در خانه، احساس آرامش بيشتري ميكنند؟
زيرا در خانه ميتوانند بازي كنند و آن فضاي خشك و سختگيرانهي درسي بر آنها حاكم نيست. راه حل چيست؟
بايد فضاي آموزش را براي آنها لذتبخش كنيم. اما اين اتفاق چگونه ميافتد؟ با استفاده از رويكردي كه در آن با دانشآموزان و كودكان بازي ميكنند و كودك در آموزش تعامل دارد؛ و فقط گيرندهي غيرفعالِ اطلاعات نيست. بلكه به طور مستقيم در فرايند يادگيري شركت دارد.
بازي، آموزش است و كودك از طريق بازي، مهارتهاي گوناگوني كسب ميكند. بازي بهترين وسيلهاي است كه از طريق آن ميتوان بسياري از مفاهيم را آموزش داد. هر كدام از بازيهاي آموزشي با ويژگيهاي خاصشان باعث تقويت ذهني و جسمي و شخصيتي و اجتماعي كودك ميشود.
بازيهاي آموزشي سبب انگيزهي آنها براي يادگيري مفاهيم خواندن ميشود و يادگيري را تسريع ميبخشد و سلامت جسماني آنها را حفظ ميكند. بازيها از جمله ابزاري هستند كه حس خلاقيت و تصويرسازي را در كودك افزايش ميدهد و زمينهي مهارتهاي اجتماعي را براي او ايجاد ميكند.
از نظر پياژه(روانشناس سوئيسي)، بازي سه مرحله دارد: 1) مرحلهي تمريني-از بدو تولد تا 24 ماهگي (حسي و حركتي) 2) مرحلهي تخيلي-از 2 سالگي تا پايان 6 سالگي (سمبليك) 3) مرحلهي بازيهاي باقاعده-از 6 سالگي تا پايان عمر ( مفاهيم برنده شدن و رقابت در اين مرحله مورد توجه است)
كودكان تحرك و فعاليت را دوست دارند اما در بسياري از كلاسهاي درس، فعاليت و تحرك كودكان شايد براي معلم كمتر قابل تحمل باشد. لذا ميتوان گفت به جاي اينكه مغز كودكان را از اطلاعات سطحي پر كنيم و در كلاسهاي آنها را تبديل به شنوندههاي مطلق كنيم، نقشِ بازيها را جدي بگيريم. زيرا انسان به طور طبيعي از تجربيات ديگران بيشتر ميآموزد تا از حرفهاي آنها. برخي مسائل تنها با تجربهي شخصي آموخته ميشوند. آموختن بايد براي كودكان تبديل به سرگرمي شود نه يك وظيفهي دشوار. در نتيجه، آگاهي از انواع بازيها و ايجاد موقعيتهاي مناسب براي يادگيري از طريق بازي براي پرورش كودكان بسيار مفيد است.به اميد اين كه مسؤولان آموزشي مدارس با فراهم كردن امكانات و ابزارهاي مناسب آموزشي، گامي مهم در جهت رشد ابعاد فكري دانشآموزان بردارند.